لِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ...
چهار شنبه 23 فروردين 1391برچسب:, :: 17:51 ::  نويسنده : محمــــد زیـنـلــی

فرازی از وصيت نامه ... سردار شهيد مجيد زينلي

با سلام و درود بيكران بر شهيدان راه حق و حقيقت كه با ايثار خونشان حيات نويني را در جامعه اسلامي ما گشودند. شهيداني كه همچون شمع محفل بشريت مي سوختند و گرما و نورشان تداوم بخش انقلاب شكوهمندمان گرديد و انقلابي را در ضمير مان به وجود آوردند كه هيچ نيروي مادي و باطلي قادر به چنين چيزي نخواهد بود . آناني كه راهي يافتند و با آگاهي و بصيرت كامل آن راه را كه همان راه انبياء خدا مي باشد طي نمودند و به قله رفيع شهادت رسيدند و به بقاء معبود خود شتافتند و اميد آن است كه ما نيز رهروان راه پاك و اصيل باشيم . انشاء الله ...

پدر و مادر گرامي و بزرگوارم انسان هميشه در معرض آزمايشهاي الهي قرار دارد و بايد هميشه كوشش كند تا از اين امتحانات الهي سرافراز بيرون آيد. اين بار  خداوند با امتحان ديگري شما را آزمايش مي كند تا روز قيامت به شما ثابت كند چقدر صبور بوده ايد.

و ما هنوز در اول راهیم ....

سلامتی آقا امام زمان و شادی روح این بزرگ مرد دوران و صلوات

پنج شنبه 17 فروردين 1391برچسب:, :: 18:20 ::  نويسنده : محمــــد زیـنـلــی

نمایان شد ز خط آتش و دود

که جرم فاطمه حب علی بود

پس از زهرا علی بی همزبان شد

اسیر امتی نامهربان شد

 

 

خزان زود هنگام و کبود شدن یاس بوستان پیامبر را

به همه شیعیان و عاشقان حضرت زهرا(س)

تسلیت می گوییم!!

 

 

دل از غم فاطمه توان دارد ؟ نه

و ز تربتِ او کسی نشان دارد؟ نه

آن تربت گمگشته به بر، زوّاری

جز مهدی صاحب الزمان دارد؟ نه
 
 
دو شنبه 14 فروردين 1391برچسب:, :: 20:4 ::  نويسنده : محمــــد زیـنـلــی

ای کاش گردد امضا، فیض حضور مهدی

روشن شود به زودی، عام زنور مهدی

بی شک بود ظهورش، مصداق احسن الحال

ای کاش باشد امسال، سال ظهور مهدی

اللهم عجل لولیک الفرج

جمعه 11 فروردين 1391برچسب:, :: 13:13 ::  نويسنده : محمــــد زیـنـلــی

اهداکننده عضو در رفسنجان درگذشت!!

خبرگزاری فارس: دختر جوان رفسنجانی که به دلیل مرگ مغزی قرار بود تا ساعاتی دیگر اعضای بدن وی جان سه بیمار را نجات دهد از دنیا رفت.

 

 

به گزارش خبرگزاری فارس از رفسنجان، زهره حجتی دختر جوان 22 ساله‌ای که صبح روز هفتم فروردین ماه جاری در حادثه رانندگی دچار مرگ مغزی شده و قرار بود با رضایت خانواده، کلیه‌ها و کبد وی جان سه بیمار را در شیراز نجات دهد از دنیا رفت.

محمدحسین کاظمیان مسئول اهدای عضو دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان در گفت‌وگو با خبرنگار فارس اظهار داشت: پس از واژگونی خودرو حامل متوفی، وی در ابتدا به کما رفته و پس از انتقال به بیمارستان علی‌بن ابیطالب (ع) رفسنجان، مرگ مغزی وی توسط پزشکان اعلام شد.

وی افزود: پس از صحبت با خانواده این بیمار مرگ مغزی، آنها رضایت خود را برای اهدای اعضای وی اعلام کردند، اما ساعتی پیش این دختر جوان 22 ساله جان خود را از دست داد و اهدای عضو انجام نشد.

 

پنج شنبه 10 فروردين 1391برچسب:, :: 14:58 ::  نويسنده : محمــــد زیـنـلــی

دانشگاه انتظار دانشجو می پذیرد!!!

متأسفانه این دانشگاه با قدمت 1400 سال هنوز هنوز جمعاَ 313 فارغ التحصیل نداشته این دانشگاه در تمام شبانه روز از شما آزمون به عمل می آورد.

بعضی موارد امتحانی:

نماز اول وقت

ولایت مداری

دائم الوضو بودن

برگه تسویه حساب حق الناس

میزان یاد خدا و امام زمان(عج)

عمل به قرآن

کسب حلال

...

به امید قبولی خودم و شما در امتحانات و جزء 313 نفر شدن همه مان !!

اللهم عجل لولیک الفرج

 

چهار شنبه 9 فروردين 1391برچسب:, :: 10:32 ::  نويسنده : محمــــد زیـنـلــی

میلاد عقیله بنی هاشم اسوه صبر و شجاعت و

تقوا ،بانوی کرامت ، حضرت زینب(س) مبارک باد!!!

سه شنبه 8 فروردين 1391برچسب:, :: 22:23 ::  نويسنده : محمــــد زیـنـلــی

هنگام جنگ دادیم صدها هزار دارا
شد کوچه های ایران مشکین ز اشک سارا

سارا لباس پوشید ، با جبه ها اجین شد
در فکه و شلمچه ، دارا به روی مین شد
چندین هزار دارا ، بسته به سر سربند
یا تکه تکه گشتند یا که اسیر و در بند
سارای دیگری در مهران شده شهیده
دارا کجاست ؟ او در ، اروند آرمیده
دوخته هزار سارا چشمی به حلقه ی در
از یک طرف و دیگر چشمی ز خون دل ، تر
سارا سوال می کرد ، دارا کجاست اکنون؟
دیدن شعله ها را در سنگرش به مجنون
خون گلوی دارا آب حیات دین است
روحش به عرش جسمش ، مفقود در زمین است
در آن زمانه رفتند صد ها هزار دارا
در این زمانه گشتند ده ها هزار «دارا»
هنگام جنگ دارا گشته اسیر و در بند
دارای این زمان با بنزش رود به دربند
دارای آن زمانه بی سر درون کرخه
سارای این زمانه در کوچه با دوچرخه
در آن زمانه سارا با جبه ها اجین شد
در این زمانه ناگه ، چادر« لباس جین» شد
با چفیه ای که گلگون از خون صد چو داراست
سارا ، خود از برای ، جلب نظر بیاراست
آن مقنعه ور افتاد جایش فوکل در آمد
سارا به قول دشمن از املی در آمد
دارا و گوشواره ، حقا که شرم دارد !
در دست هایش امروز او بند چرم دارد
با خون و چنگ و دندان دشمن زخانه راندیم
اما به ماهواره تا خانه اش کشاندیم
جای شهید اسم خواننده روی دیوار
آن ها به جبهه رفتند ، اینها شدند طلبکار
 
یا رب تو شاهدی بر اعمالمان یکایک
  بدم المظلوم یا الله ، عجل فرجه ولیک
شهدا را یاد کنیم حتی با یک صلوات

 

سه شنبه 8 فروردين 1391برچسب:, :: 22:17 ::  نويسنده : محمــــد زیـنـلــی

تقصیر من است، که کم می آیی

هرگاه شدم اسیر غم می آیی

این جمعه و جمعه های دیگر حرف است

آدم بشوم، دگر روزها هم می آیی

اللهم عجل لولیک الفرج

 

دو شنبه 7 فروردين 1391برچسب:, :: 20:26 ::  نويسنده : محمــــد زیـنـلــی

 

مفهوم حجاب:

حجاب در لغت به معنای مانع، پرده و پوشش آمده است. استعمال این کلمه، بیشتر به معنی پرده است. این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش میدهد که پرده، وسیلهی پوشش است، ولی هر پوششی حجاب نیست؛ بلکه آن پوششی حجاب نامیده میشود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد.

ابعاد حجاب در قرآن:

حجاب، به معنای پوشش اسلامی بانوان، دارای دو بُعد ایجابی و  سلبی  است.

1_ بُعد ایجابی آن، وجوب پوشش بدن؛

2_ بُعد سلبی آن، حرام بودن خودنمایی به نامحرم است.

این دو بُعد باید در کنار یکدیگر باشد تا حجاب اسلامی محقق شود؛ گاهی ممکن است بُعد اول باشد، ولی بُعد دوم نباشد، در این صورت نمیتوان گفت که حجاب اسلامی محقق شده است.

اگر به معنای عام، هر نوع پوشش و مانع از وصول به گناه را حجاب بنامیم، حجاب...

بقیه در ادامه مطلب ....



ادامه مطلب ...
یک شنبه 6 فروردين 1391برچسب:, :: 18:51 ::  نويسنده : محمــــد زیـنـلــی

 

 

اولین عملیاتی بود که شرکت می کردم. بس که گفته بودند

ممکن است موقع حرکت به سوی مواضع دشمن، در دل شب عراقی ها

بپرند تو ستون و سرتان را با سیم مخصوص از جا بکنند، دچار وهم و ترس

شده بودم. ساکت و بی صدا در یک ستون طولانی که مثل مار در دشتی

صاف می خزید، جلو می رفتیم. جایی نشستیم. یک موقع دیدم که یک

نفر کنار دستم نشسته و نفس نفس میزند. کم مانده بود از

ترس سکته کنم. فهمیدم که همان عراقی سر پران است. تا دست طرف،

رفت بالا، معطل نکردم. با قنداق سلاحم محکم کوبیدم تو پهلویش و فرار

را بر قرار ترجیح دادم.

 لحظاتی بعد عملیات شروع شد. روز بعد در خط بودیم که فرمانده

گروهانمان گفت:« دیشب اتفاق عجیبی افتاده، معلوم نیست که کدام

شیر پاک خورده ای به پهلوی فرمانده کوبیده که همان اول بسم الله

دنده هایش خرد و روانه ی عقب شده.»

از ترس صدایش را در نیاوردم که آن« شیر پاک خورده» من بوده ام!

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

درباره وبلاگ

به وبلاگ ساده این حقیر خیلی خوش اومدید
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها




نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

آمار وبلاگ:

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 2
بازدید ماه : 19
بازدید کل : 6495
تعداد مطالب : 20
تعداد نظرات : 2
تعداد آنلاین : 1